دونالد ترامپ، رئیسجمهور خودشیفته امریکا که شعار نخست امریکا را انتخاب کرده و موفق به کسب آرای طبقات ضعیف و احساسی امریکا شده است، همان قدر که تصمیمات شتابزده، احساسی و به دور از عمق تحلیلیاش خطرناک به حساب میآید، گاه بیان برخی واقعیتها و اظهارات، فارغ از محاسبات او، میتواند خطرها و تهدیدهای برآمده از ویژگیهای هویتی امریکا و تناقضات آن را نیز افشا نماید.
نمونه آن، همین اظهارات اخیر ترامپ است که اعلام داشت «آنقدر بمب هستهای داریم که جهان را ۱۵۰ بار نابود کنیم. ما (امریکا) از نظر زرادخانه هستهای اول هستیم، روسیه دوم و چین سوم است».
شاید این ادعاهای او نوعی غلو رسانهای برای تأکید بر قدرت بازدارندگی امریکا در شرایط آزمایش موشک کروز روسی با قدرت حرکت هستهای و نامحدود تلقی شود که مدتی قبل توسط روسها اعلام شده بود. اما وقتی ترامپ در ارتباط با موضوع دیگری هم اعلام داشت «دکترین من خلع سلاح هستهای خواهد بود، چون ما به اندازه کافی سلاح هستهای داریم»، ناخواسته او به خطر زرادخانه بزرگ امریکا و کفایت آن اذعان داشته و از این رو، وقتی میگوید «خلع سلاح چیز خوبی است و همه دوست دارند پول ساخت سلاح هستهای را صرف چیزهای دیگری کنند»، در واقع اعتراف میکند؛
۱- این خلع سلاح باید مانع دستیابی سایر قدرتها به سطحی در تراز قدرت هستهای امریکا شود.
۲- امریکا مشکلاتی دارد که بهتر است هزینه رقابتهای هستهای را برای رفع آن به کار گیرد.
۳- سلاحهای موجود در زرادخانه هستهای امریکا برای هرگونه شرایط دفاع و تهاجم کفایت میکند و حال باید با شعار خلع سلاح، سایر کشورها را از حرکت در این مسیر منع کرد.
اما تناقض بزرگ اینکه همین ترامپ که به صورت شفاف، آشکار و در رسانه اعلام داشته «از نظر زرادخانه هستهای اول هستیم» و همگان میدانند که امریکا در کاربرد سلاح هستهای در یک جنگ (در واقع نیابتی) هم اول است و دو بمب هستهای را علیه ژاپن مورد استفاده قرار داده، در حمله به تأسیسات هستهای ایران که تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی هستهای بوده همراه رژیم صهیونیستی شده و این اقدام جنایتکارانه را به بهانه جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هستهای انجام داده است. حال آنکه آژانس و دبیرکل آن با وجود نقص شأن و جایگاه حقوقی خود، کنار گذاشتن موضع نهادی و حرفهای خود و تأثیرپذیری از فشار و خواسته امریکاییها، بارها به صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای کشورمان و عدم انحراف از مسیر صلحآمیز آن اذعان داشته است. اما کشوری که به اذعان رئیسجمهور آن برای ۱۵۰ بار نابودی جهان ذخیره تسلیحات هستهای آن کفایت میکند و سابقه استفاده از سلاح هستهای را نیز داشته و بیش از ۹۰ درصد از عمر ۲۵۰ سالهاش را نیز در جنگ علیه کشورها بوده، بر روی فناوری صلحآمیز کشورمان به بهانه و ادعای انحراف از مسیر صلحآمیزش تمرکز کرده و همچنان بر طبل تهدید میکوبد. این گونه مواضع و رفتار امریکاییها نه تنها مصداق اتم معیارهای دوگانه، بلکه نشانهای از وقاحت استکباری است که تنها در چهارچوب هویت تمدنی غرب وحشی یا تفکر فلسفی برآمده از ماکیاولیسم افراطی، قابلیت فهم و تحلیل دارد و فقط ترامپ است که میتواند با مواضع و ادعاهای به دور از نزاکت و سنجیدگی سیاسی از آن رمزگشایی کند.